مشاهده ادامه Things To Know Before You Buy
Wiki Article
عکس پروفایل اشعار حافظ + مجموعه شعر حافظ شاعر نامی ایران
همـه از بهر تو سرگشتـه و فرمانبـردار شـرط انصاف نباشد که تو فرمان نبـری
یکی از صاحب دلان سر به جَیب مراقَبت فرو برده بود و در بحرِ مکاشَفت مستغرق شده : آن گه که از این معاملت باز آمد ، یکی از یاران به طریقِ انبساط گفت: از این بوستان که بودی، ما را چه تحفه کرامت کردی ؟
– توصیف کنندگانِ زیور جمالِ الهی، دچارِ حیرانی شده اند و می گویند : تورا چنان که شایسته ی توست، نشناختیم.
اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و نیازمند بحثهای طولانی و دقیق است، اما جنبههای گوناگون آن را میتوان از راه بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت و (شکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بیاحساسی محض) قرار میگیرد و در صورتی که در آن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد و دیگر افراد را توصیف کند که در آن زمزمههای رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار میگیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعریفها «عشق» بر وجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافتهای خاص تأکید دارد.[۸]
جِناس در لغت به معنی همجنس بودن است. در صنایع بدیع، جناس آرایهای است که در آن دو یا چند کلمه که در تلفظ شبیه هم یا همجنس اما در معنی مختلف باشند، به کار میرود.
– خداوند لباس سبزی را از گل و برگ به درختان پوشانده و شکوفه را چون کلاهی به خاطر آمدن فصل بهار بر سرِ شاخه های کوچک قرار داده است .
میتوان چنین گفت که سجع در نثر، همان حکم قافیه در شعر را دارد. چند سجع زیبا در نثر زیر از مناجاتهای خواجه عبدالله انصاری، قابل مشاهده است:
چون به خاص تعلق گیرد، آن را رحمت گویند، چون به اخص تعلق گیرد، آن را نعمت گویند و این نعمت ویژه انسان است و مرتبه تمامی نعمت منعم».[۱۹] اساس آفرینش
گوینده اغراق چیزی میگوید که از نظر عقلی ممکن است، اما عادتاً ناممکن و ناشدنی است. بیت زیر از سعدی، نمونهای از اغراق است:
شعر بهار + مجموعه اشعار بلند، کوتاه، دو بیتی و شعر نو از شاعران مختلف با موضوع بهار
مثلاً معنی شعر در بیت زیر از شاهنامه، «روان» اول به معنی جاری است و «روان» دوم به معنی روح و جان است:
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
احتمالاً کنایه «دسته گل به آب دادن» را شنیدهاید که به معنی «اشتباهی بزرگ کردن» است.